محل تبلیغات شما

آمریکا نباید همه پل های پشت سرش را خراب کند. بلکه راهی برای بازگشت بگذارد. یکی از ایرادات مهم مقام های امریکایی، این است که لجبازی را تا انتهای خط ادامه می دهند، و حاضر نیستند کوتاه بیایند و لذا، همه پل ها را پشت سر خود خراب می کنند، بطوریکه مردم منتفر می شوند و هیچگاه راضی به: بازگشت دوباره آن نمی شوند. اکنون در عراق هم این اتفاق در حال وقوع است، وقتی مردم عراق نمی خواهند که آمریکا، حضور نظامی داشته باشد بهتر است خارج شود، تا راه برای پایگاههای فرهنگی باز باشد، ولی برون فکنی آن نسبت به ایران، و پافشاری در افزایش حضور نظامی، باعث می شود مردم همه امکلنات خود را، برای بیرون کردن آمریکا بکار گیرند. لذا هیچگاه دل خوشی از انان نخواهند داشت، و جایی برای باز گشت آنها خالی نمی گذارند. اصولا فرق تمدن های الهی و غیر الهی در همین است. تمدن های الهی، تجدید پذیر هستند ولی تمدنهای غیر الهی، در همان تاریخ دفن می شوند. چون فرض اولیه این تمدن ها مادی است، اعتقادی به روز قیامت و دنیای بلند مدت ندارند. بحث از برنامه بلند مدت یا راهبردهای درازمدت می کنند، ولی دراز مدت برای انها حداکثر سی سال است. ابن خلدون این موضوع را در قرن هفتم بیان داشته. تمام تمدن های غیر الهی، که ایشان به 19تای ان اشاره می کند همه یک تولد داشتند، و به دلیل عدم اعتقاد به معاد، یک مرگ هم در پی آن بود. که به نظر ایشان حداکثر به سه نسل: سی ساله می رسد. نسل اول با عصبیت است و تمدن جدید را ایجاد می کند، نشل دوم که برنامه ای ندارد، از ان بهرهمند می شود، نسل سوم به دلیل ترس از نابودی، شدیدا فاسد می شود و نهایتا آنچه را که دوست ندارد، دچارش می شود. بخشی از این موضوعات را دکتر شریعتی و: دکتر توسلی هم اشاره کرده اند. اما تمدن های الهی، به دلیل اعتقاد به قیامت و داشتن راهبردهای ابدی، خودشان هم هرگز نمی میرند. واگر احیانا گروهی فاسد شدند: یعنی از اهداف آن دور شدند، گروه دیگری جایگزین می شود. به همین دلیل دین یهودیت یا مسیحیت و یا اسلام، اگر افت و خیز دارند ولی از بین نمی روند. اما تمدن ساسانیان یا رومیان و مصر و چین، همه به تاریخ پیوسته اند. البته بعد از ابن خلدون، تمدن غرب ایجاد شد وتمدن اسلامی را تضعیف کرد. اما چون تمدن غرب هم، در انتها به سرمایه داری و لیبرالیزم رسید، لذا از اهداف اولیه ان دور، و به مادیت رسید. زیرا قیامت و معاد را انکار کرد. لذا به همان سرنوشتی که اعتقاد داشت دچار شد. در ایران نیز امثال صادق هدایت ها، دین و مذهب را به تمسخر گرفتند، تا نیهلیزم (کمونیزم ولیبرالیزم) را جای ان معرفی کنند. مردم هرچه از دین دور تر می شدند، زرق و برق دنیای غرب، آنها را در خود غرق می کرد. لذا کل ایدئولوژی غیراسلامی، در یک کلمه خلاصه می شد: ضد ایرانی شدن همه ایرانی ها. یعنی فیلسوف و دانشمند و دکتر و مهندس و هنرمند و نویسنده، همه یک صدا می گفتند: ایران جای زندگی نیست و باید نابود شود. و چون نمی توانستند نابود کنند، لذا آن را ترک می کردند. دهها برابر جمعیت که در ایران زندگی می کنند، از ان خارج شده یا فرار کرده اند. تجزیه ایران به کشورهای کوچکتر، از همین ت پیروی می کرد. چه در جنگها و چه در صلح ها، تنها قربانی نقشه ایران بود که تکه تکه می شد! افغانستان و پاکستان و آسیای میانه و قفقاز و امثال آن، باجنگ از ایران جدا شدند، آنهم با نقشه انگلیس. اما، ارارات و هیرمند و اروند و بحرین برای صلح! از ایران جدا شدند. آمریکاییها می گویند: بخاطر صلح باید کردستان از عراق جدا شود! لبنان سه تکه شود، دولت ایران هم بایدکوچک و ضعیف باشد.

دموکراسی جهانی سلاله السادات

تغییر رفتار آمریکا

هرکسی ترکیه را سرجایش بنشاند کدخداست.

تمدن ,های ,نمی ,هم ,ان ,دلیل ,می شود ,تمدن های ,می کنند، ,به دلیل ,قیامت و

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ART7-مرجع هنر David's site دایره ی سرخ نوسانی شو ( فعال بورسی ) کار تیمی diacritivil هر آنچه میخواهید به رایگان دریافت کنید ماجرای بازپرس James's page Sarah's life