محل تبلیغات شما

توصیف چگونگی جهنم یا بهشت، برای ما قابل درک نیست زیرا :حواس ما برای درک آن کامل نیست. ولی با توجه به شنیده ها و یا آیایت و وروایت، چند فرضیه می توان مطرح کرد: فرضیه اول تکمیل و یا افزایش حواس ما از 5گانه به بیشتر( تحول درونی انسان)  مانند: داشتن چشم برزخی! چون ما فقط سه بعد، از اشیا را درک می کنیم. یا فقط تا حد ستاره ها چیزی را می بینیم. ولی بعدا، شاید بتوانیم بعد چهارم، پنجم وششم و امثال آن را هم ببینیم. که  درخصوص صحبت یا سوال بهشتی ها از اهل جهنم، شاید این طور باشد که هم صدای ما، و هم چشم ما بتواند میلیونها سال نوری فاصله را، ببیند و  بشنود.  شکل بدن ما هم فرق خواهد کرد:  میتوانیم در کنار پیامبر باشیم، با هزاران نفر دیگر. فرضیه دوم، پلاسما یا تغییر جو بیرونی است. در سیبری و یا در فضای بسیار سرد، وقتی کسی صحبت می کند از دهان او، بخار بیرون می آید، و یا بخار ها تبدیل به قندیل می شوند! در حالیکه در فضای معتدل یا گرم، چنین چیزی قابل تشخیص نیست. این فرضیه بیشتر در مورد تجسم اعمال است، یعنی قول ما به فعل تبدیل می شود. و هرچه می اندیشیم، بصورت جسم در می اید. در واقع فضای بیرون تحت اختیار و اراده و یا خواست ما، تغییر شکل می دهد. مثل اینکه وقتی بخواهیم میوه های بهشتی را بخوریم، هر چه فکرش را بکنیم در حضور ما حاضر می شود. سوم  فرضیه هتلی است. اینکه هفت طبقه جهنم مانند زیر زمین و تاسیسات هتل است، که همگی کار می کنند و سختی می کشند، تا طبقات بالا در رفاه باشند و هرچه طبقات هتل بالاتر باشد، رفاه بیشتری دارد، تا به منطقه پنت هاوس یا اعلی علین برسد. بنابر این کسانی که به دنیا می آیند، با کار کردن خود (پول!)  پس انداز می کنند تا: بتوانند بهترین اتاق های هتل را اجاره کنند. اما اگر دستشان خالی باشد، به زیر زمین ها منتقل شده و در موتور خانه! یا آشپزخانه مشغول به کار می شوند و: از انها کار می کشند.  این دسته بندی ها هم، در طبقه همکف(عالم برزخ) که بین بالا و پایین هتل است، توسط پذیرش انجام می شود! فرضیه چهارم استدراج یا درجه بندی است. یعنی همه آدم ها برحسب اعمال شان، در یک نردبان درجه بندی شده، قرار می گیرند، که این پله ها را خودشان در دنیا، با غمال خود ساخته اند.  هرچه بالاتر ساخته شده باشد، وسیع تر و بزرگتر و با مناظر و نعمت های بهتر است. تعداد پله های ان به تعداد بشر است، یعنی هرکس قطعه ای ساخته، و برحسب تکامل خودش، آن را در جایگاه متناسب قرار داده. لذا جهنم و بهشت، احساس بالاتر یا پایین تر بودن است. هرچه درجه او بالاتر باشد، نسبت به پایین تر از خود، احساس بهتری دارد و برعکس، نسبت به بالاتر از خود، حسادت یا حسرت می برد.  که یکی از نام های قیامت هم، یوم الحسرت است. یعنی هرکس می بیند ممکن بود با: کوچکترین کار، یک در جه بالاتر رود. چنانچه به حافظان قران  گفته می شود: بخوانید و بالا بروید. هرچه آیات بیشتری حفظ کرده باشند، در این نردبان الهی  بالاتر می روند. قران هم به نردبان اشاره و گفته شده: آسمانها دارای بردبانهایی هستند. که البته با نردبان دنیایی ما تفاوت دارند. ما مجبوریم برای تقریب به ذهن، جنین مثال هایی بزنیم. فرضیه پنجم پیک نیکی است! یعنی هرکس با اعمال خود در این دنیا، زاد و توشه راه می اورد، و در صحرایی بزرگ، خیمه گاهی برپا می کند. هرچه اعمال او بهتر باشد، چادر و خیمه گاه او وسیع تر و بزگتر و: دارای رفاه بیشتر است. جبرائیل یک روز خواست اندازه خانه مومن را در بهشت بداند، خداوند اجازه داد بسرعت برود. چند وقتی که رفت پرسید ایا جایی رسیدم؟ خداوند فرمود هنوز خانه یک مومن را هم رد نکرده ای!

دموکراسی جهانی سلاله السادات

تغییر رفتار آمریکا

هرکسی ترکیه را سرجایش بنشاند کدخداست.

ها ,فرضیه ,هم ,بالاتر ,باشد، ,های ,و یا ,می شود ,کار می ,است یعنی ,یعنی هرکس

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Alex's info Judith's memory Dorothy's collection nahabinra کاردوآنلاین|مرکز دانلود منابع آموزش زبان انگلیسی lovepix . شرکت مهندسی علم و فن آراد etduifestlum mpacouvuteth