محل تبلیغات شما

دشمنان می دانند که ما قوی هستیم! نفر اول در جهان که هیچکس قادر نیست با آن برابری کند. درد ایننجاست که به دوستان باید ثابت کنیم که قوی هستیم. متاسفانه ناباوری داخلی، دردی بی درمان است. زیرا که خناسان در پی آن هستند. هرکس تریبونی را در اختیار دارد، یا زبانی برای کفتن دارد، زبان در کام کشیده و قلم را شکسته است، تا نگوید. و یا می ترسد که بگوید! شهاب حسینی را می بینیم که چه درد مندانه، به آن اشاره می کند. بیانات داریوش ارجمند این را می رساند که: دوستان چه بیمقدار هستند! برای انها قهر کردن چند سلیبریتی، یعنی تمام شدن و یعنی قدرت نداشتن. تنها یک نفر جرات داشت که بگوید: نمی ایی به جهنم! مگر با آب دهان مورچه، سیل می آید؟ ولی دوستان می گویند می شود. از چشم نازک کزدن چند سلیبریتی، همان قدر می ترسند که از گفتن حقایق. همه هستی و قدرت مردمی را در: پای چند جاسوس وطن فروش قربانی می کنند، تا مبادا دشمن خم به ابرو بیاورد، و از ترس عقب نشینی کند. نیامدن چند سلبریتی مانند مردن سگ است، که هرچند نجس است و هفت بار هم با آب شسته شود پاک نمی شود، ولی مردن او نه کویر را نجس می کند، و نه دریا را. و نه اثری در هوا و باد و آتش دارد. عناصر چهار گانه هستی، برجای خود هستند و از شدت فراوانی و قدرت، هرگز دیده نمی شوند. خورشید تابنده که تمامی جهان را روشن می کند، هیچگاه در نظر این دوستان حسود! اهمیتی ندارد ولی خاموش شدن: یک کورسوی خیانت، دل آنها را به رحم می اورد. مردم در 22بهمن در تمام دنیا دیده نمی شوند، ولی عطسه بز های اخفش، بند دلشان را پاره می کند. که مبادا سیل شود. رقص بوزینه ها باید باشد، تا بگویند آزادی هست. والا میدان بزرگ آزادی، با تمام جمعیتش یک توهم بیش نیست! که اصلا نباید نگاه کنند. سیلی سنگین عین الاسد را، به مرگ خلبان داعشی به سادگی می فروشند! و برای آن اشک می ریزند. بعد هم می گویند ملت عزادار است، و طرفدار گریه! خودشان در عزای مرگ خفیف! دشمن، لباس سیاه تن می کنند و یک لحظه از یاد آنها غافل نمی شوند، تا شاید این مرده، حرکتی کند. آنها خرابکاری دشمن و زرد کردن کفنش را! دلیل قدرت او می دانند. و اینهمه پاکی و صداقت از مردم را نمی بینند. برای انها توهم مشکلات و  ایجاد مزاحمت اصل است، پیشرفت دشمن شیرین، ولی اوج گرفتن ایران تلخ. قدرت اقتصادی ایران را انکار کرده، و اینهمه تاب اوری ان را در برابر: تحریم و زله و سیل نمی بینند، ولی برای مردن تمدن غربی، اشک می ریزند و عزادار هستند! و دلشان به رحم آمده و چشمهایشان را می بندند تا نبینند. خرج عینک دودی برای انست، که هیچ چیز مثبتی را نبینند و: بستن کراوات برای این است که هیچ خون پیشرفتی، به مغزشان نرسد. چادر را از سرشان برمی دارند، تا قیمت سه مثقال گوشت خود را بالا ببرند! و تنشان را به آلودگی ها مزین نمایند. مانند پانکیست های غربی، مدفوع را بر سر می گذارند تا بگویند: کثافات ماهیت خود را ازدست داده، و طیبات شده است، و  روی سر باید جا داشته باشد، نه در قعر توالت ها! دفن شود. گوشت خوک و سگ و مار را می خورند، تا به خدا اعتراض کنند که: چرا حلال گوشتها را آفریده است. سوپ خفاش و جزغاله سوسک را، دارای بهترین ویتامینها می دانند! و از اینکه اسلام آن را حرام کرده، اظهار تاسف می کنند. ولی بدانند که به دعای گربه سیاه باران نمی آید! و قدرت الهی که: بر مردم ظاهر شده، هیچگاه از بین نخواهد رفت. پیروزی حق بر باطل قطعی است! اشک تمساح و زوزه گرگ نمی تواند: مسیر طلایی تاریخ را به عقب برگرداند. ای دوستان نادان! تا کی شعار خود باوری می دهید؟ ولی خودی را باور نمیکنید!

دموکراسی جهانی سلاله السادات

تغییر رفتار آمریکا

هرکسی ترکیه را سرجایش بنشاند کدخداست.

نمی ,ولی ,دوستان ,است، ,قدرت ,کند ,را می ,و از ,را به ,قوی هستیم ,را در

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

schoolreamarma trifarlaking درمان چاقی و لاغری مطالب اینترنتی فروشگاه اینترنتی ساعت مچی هوشمند ارزان Nina's life دفتر خاطرات شهداء آموزش زبان آلمانی شروع خدمت مقدس سربازی love-dina-ss501