محل تبلیغات شما

یکی از مشکلات فلاسفه، مسئله وجود است. آنها نمی دانند که آیا وجود، وجود دارد یانه! مثلا کانت می گوید چون فکر می کنم، پس هستم! یعنی خود محوری کامل. دنیا روی شاخ ایشان می چرخد! پس اگر نتواند فکر کند(  الان که نمی تواند فکر کند، پس نیست) واجب الوجود و ضروری الوجود یک طرف، عدم و نبود طرف دیگر آنها را اسیر کرده. آیا جهان نبود، که بود شد؟ یا بود که: بود شد؟ در حالیکه علمای ربانی همه چیز را به سادگی می دانند: یکی بود! یکی نبود، غیر از خدا هیچ چی نبود. الان هم نیست! عالم محضر خداست. پیامبر به جوان گنه کار گفت: برو جایی پیدا کن که خدا نباشد، بعد هرچه خواستی گناه کن!(لایکمن الفرار من حکومتک) ملاصدرا، با توجه به همین، تئوری تشکیک در نور را داد. یعنی خدا و همه جهان نور است. اما این نور درجات دارد. هرچه از خدا دورتر می شود، نور او کمرنگتر می شود، ولی باز هم نور است. در انتهای نور رنگ آن تغییر و به نار، تبدیل می شود.هرچه از خدا دورتر شود، در جهنم سوزاننده تری می افتد. ولی باز هم در دایره وجود هستند. لذا اجسام که اراده ای ندارند، دور و نزدیک نمی شوند. ولی بشر که به امر خدا دارای اراده است، با اراده خود از نور دورتر شده، به نار نزدیک می شود.این اجازه را هم دارد که اگر نپسندید، و از این تنوع خوشش نیامد، برگردد و توبه کند. این برگشت را صیرورت می نامند. آدم ابوالبشر خطا کرد و از بهشت رانده شد، ولی توبه کرد، برگشت. اکنون در جوار رحمت الهی و در بهشت است. اما این بار می داند که گول شیطان را نخورد. مخالفان ایران همینطورند! آنها فکر می کنند، به هرقیمتی شده باید از این بهشت فرار کنند، لذا  تا جاییکه می توانند ایران را بد نشان می دهند! به قول معروف( تو سر مال می زنند) بعد، وقتی که از ایران رفتند، همه پرده ها از جلوی چشمشان کنار می رود، می بینند که در چه جهنمی گرفتار شدند. مانند حضرت آدم، حتی برای خوراک  ولباش خودشان هم، باید کار کنند! ولذا در خواست بازگشت می کنند، ولی نمی دانند که راه بازگشت، توبه  و گریستن و زار زدن است، نه سرکشی. لذا با اینکه روح و روان آنها در ایران است، و در شعر ها و ترانه ها واگویه می کنند، ولی خودمحوری و غرورشان، باعث می شود توبه نکنند. در برزخ درونی به محرمات پناه می برند، تا خود را فراموش کنند. علائم این برزخ آن است که:علیرغم مخالفت با اسلام و دین و ایرانیت در زبان، کارهایی می کنند که به نفع جمهوری اسلامی تمام می شود. و این گیجی مقدس آنها، دارای اجری است که باید گفت: اجر مخالفان محقوظ است. مثلا گروه منافقین و سلطنت طلب ها، در زبان می گویند در انتخابات شرکت نکنید! ولی همیشه از نامزد پیروز حمایت می کنند، یا نامزدی که آنها حمایت می کنند، در ایران پیروز می شود! در مورد اول حمایت آنها از بنی صدر است، که حتی دختر بنی صدر را به ازدواج رجوی در می اورند! یا دفاع از ایت الله طالقانی، باعنوان پدر طالقانی. در حالت دوم، دفاع آنها از جیغ بنفش! و اصلاحات چی ها در تملم دوران. حمایت آنها از خاتمی باعث شد: تا مشارکت مردمی اوج بگیرد. حتی آنهاییکه فقط برطبل تحریم انتخابات کوبیدند، بزرگترین محرک مردم در انتخابات بودند. مثلا آمریکا یا اروپا، هرچه بیشتر می گفتند انتخابات را تحریم کنید، مردم بیشتر تحریک می شدند، و برای قطع دست آنها بیشتر شرکت می کردند. مهمترین اجری که آنها دارند، اینها نیست! بلکه آن است که با مخالف خوانی خود، تمام دنیا را به تسخیر ایران در آوردند. مثل مخالف خوانی شمر در تعزیه ها، به قول دکتر در جشن کتاب سال: نتقاد از یک موضوع، نشان اهمیت آن است، وباعث توجه بیشتری میشود.

دموکراسی جهانی سلاله السادات

تغییر رفتار آمریکا

هرکسی ترکیه را سرجایش بنشاند کدخداست.

نور ,ولی ,خدا ,کنند، ,است، ,ها ,می کنند، ,می شود ,را به ,است که ,آنها از

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

vailivugi گروه کوهنوردی زاگرس تکاب Zagros Takab antalfempbuzz toherjohnlo داستان راستان من دست نوشته ها ابزار معدن اشرفی وبلاگ نمایندگی کرمان مرززیبایی قوپونتولار: تورکجه اوزرینه دوشونمه لر