بسیاری از منتقدان فرار مغزها، نمی دانند که این مغزهای فراری، مدیران تراز جهانی اتحادیه بزرگ حکومتهای مستضعفین در جهان هستند.شهادت قاسم سلیمانی راه را برای بیان بسیاری از حقایق باز کرد. این شهید بزرگوار در سال 1380در دره پنجشیر افغانستان، با رهبران آنها دیدار و گفتگو کرده بود. طبیعتا آن افراد اکنون در افغانستان دارای مدیریت های ارزشمندی هستند، که با کمک آنها توانسته گردان فاطمیون را، برای مبارزه با داعش ایجاد نماید. بنده خودم شاهد بودم که: مسئول گردان فاطمیون در خواست کمک مالی می کرد، تا گردان را مجهز کند. آن وقت هم دولت ایران و هم دولت افغانستان را، لیبرالها در دست داشتند، بودجه ای که نمی دادند هیچ! بلکه با ایجاد آنهم مخالف بودند. لذا فرمانده ذوالفقارنشان به وی جواب داد: شما کمبود امکانات داشته باشید، بهتر است! افزایش امکانات از چابکی شما می کاهد! مشابه این حرکت برای حشد الشعبی، زینبیون و عباسیونبود. شهید سلیمانی خودش در جبهه های هشت ساله دفاع مقدس هم، با تحریم از سوی دولت و بنی صدر، مواجه بود. حالا همان آدم هایی که سیم خاردار نداشتند که: تله گذاری کنند، هرکدام مدیرانی لایق در تمامی عرصه این جهان، از افغانستان و کشمیر گرفته تا لبنان و وسریه و عراق، هستند و راه را بر ستمگران جنتلمن بسته اند. و در حال فتح سنگر های کلیدی جهان، هستند. آمریکا که از عراق برود، حشد الشعبی قدرت و توان تامین امنیت کشور عراق را دارد. هرجای دیگر هم، که آمریکا پایگاه دارد، بزودی از انجا بیرون رانده شده، و اداره کشور به همین آدم های فراری! و مهاجر الی الله داده خواهد شد. نه فقط مهاجران افغان، مدیران اینده افغانستان خواهند بود، بلکه تمامی کسانی که به ایران پناهنده شدند، یا در حوزه ها و دانشگاههای ایران تحصیل می کنند، در بقیه کشورها نیز مردم را با حکومت اسلامی آشنا خواهند کرد. امید کوتاه مدت ایران برای اداره منطقه، به دست این عزیزان به زودی محقق خواهد شد. در دراز مدت اروپا و آمریکا نیز، جمهوری اسلامی تشکیل داده! و با انتخاب رئیس جمهور ملی، به ولایت مداری مرکزی خواهند پیوست. در اروپا و آمریکا و استرالیا و کانادا، علاوه بر مغزهای فراری انها در ایران، حرکت مع نیز به کمک خواهد آمد. ایرانیان فراری یا فرار مغزهای ایرانی، به این کشورها، مدیران بالقوه ای خواهند بود، که در کنار افراد ملی و محلی انجام وظیقه کنند. از هم اکنون تمامی پناهندگان ایرانی، در تمامی کشورهای غربی، در حال تصاحب مناصب مختلف حکومتی آنجا هستند. و بقیه نیز در صف مدیران آینده هستند. لازمه یکپارچه سازی مدیریت جهانی، فقط اعزام دانشجو به خارج یا (فرارمغزها) نیست، بلکه باید مرکزیتی زیر نظر ولی فقیه تشکیل شود، تا این مدیریت جهانی را رصد کند. نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به اتحادیه دانشجویان اروپایی، نشان شکل گیری این مرکزیت است. باید سازمان نظام مدیریتی، مانند سازمان نظام پزشکی ایجاد شود، که نه فقط به بالندگی این پدیده یکتا نظم دهد، بلکه مانع از ورود جریان انحرافی به آن شود. وقتی رهبر انقلاب به( انجمن اسلامی) پیام می دهد یعنی: این گزینش ها قبلا انجام شده است. ولی باید رسمی و دارای کارت سازمان نظام مدیریت جهانی باشد، تا مانند زمان انقلاب نشود که: هر کس از راه رسید مدیر بخشی از کشور شد. میتوان با نسق دادن به این سازمان، و تصویب اساسانامه جهانی ان در مجلس شورای اسلامی، به رشد مدیران جهانی کمک کرد، و مانع از ورود نااهلان به مدیریت جهانی شد. اولین اصل طلبگی می گوید: هر تعریفی باید جامع و مانع باشد. و اگر منعی نباشد، همین بهم ریختگی را در جهان هم، شاهد خواهیم بود
جهانی ,مدیران ,مدیریت ,تمامی ,خواهند ,بلکه ,مدیریت جهانی ,سازمان نظام ,گردان فاطمیون ,اروپا و ,و آمریکا
درباره این سایت